استاد بزرگوار، جناب آقای دکتر محمد اسماعیل اکبری
با درود و آرزوی سلامت، برای شما که برای سلامت و بهزیستی مردم این کشور سالها تلاش کرده اید
مدتهاست، از زمانی که دانشجوی پزشکی بودم و روزنامه نگار سلامت، و شما معاونت سلامت وزارت بهداشت، افتخار آشنایی با شما را دارم. تصویر ذهنی من از دکتر اکبری، همیشه تصویر مردی بود دانشمند و دانشمحور و موثر در نظام سلامت، چه در سالهای طولانی تصدی شما در وزارت بهداشت، چه وقتی به دلیل گرایش سیاسی کنارتان گذاشتند، تا همین چند روز قبل.
راستش اگر فیلم آن برنامه کذایی را در شبکه های اجتماعی نمی دیدم، باورم نمی شد این جمله ها از زبان شما باشد: «این حرف مفت است به منی که این همه برو و بیای علمی در دنیا دارم، بگویند کودکهمسری و از این مزخرفات» و «به عنوان یک بیولوژیست باید به زنان بگوییم سعی کنند زیر ۲۰ سالگی باردار شوند».
استاد ارجمند، اجازه میخواهم به عنوان شاگرد کوچک شما، نکاتی را در مورد این نگاه شما به مقوله ی باروری عارض شوم.
درس پس می دهم و یادآور می شوم جدیدترین نگرش ها به مقوله ی بیماری و سلامت، آن را در مثلث bio-psycho-social تفسیر می کند. چه خوب فرمودید که شما «به عنوان یک بیولوژیست» صحبت می کنید. و البته سالهاست در دانشکده پزشکی به دانشجویان یاد می دهید سلامت فقط نبود بیماری نیست و نگاه بیولوژیستی به مقوله ی سلامت، یک نگاه تونلی است.
شما البته به دلیل اینکه سالها متصدی نظام سلامت بودهاید، نمی توانید فقط نگاه بیولوژیستی داشته باشید و حتما که عوامل اجتماعی را در نظر دارید و اتفاقا از همین رو و بنا به مصالح کلان جامعه، مردم را به فرزندآوری شتابزده دعوت می کنید. اما مطمئنید که همه ی فاکتورهای اجتماعی را در نظر دارید؟
دکتر جان فکر نمی کنید مردم اگر وضع معیشتی خوبی داشته باشند، خودشان کار خودشان را بلدند و ما نباید یادشان بدهیم چطور بچه بیاورند؟ متوجه هستید اگر مردم آینده ی روشنی برای فرزندانشان در این مملکت تصور کنند، لازم نیست و من و شما نسخه سه و چهار فرزند برایشان بپیچیم؟
بگذریم. نکته ی اصلی من این نیست.
دریچه ی سومی که از آن به مقوله ی سلامت نگاه می کنیم، مگر سلامت روان نیست؟ آیا به صرف اینکه یک زن تخمدانهایش فعال شده و استروژنش زده بالا، یعنی شایستگی و آمادگی روانی برای مادر شدن دارد؟ به عنوان یک بیولوژیست معتقدید یک پسر ۱۳ ساله که اسپرم دارد و بیضههایش تستوسترون ترشح کرده و به قول شما خدا او را اینطور آفریده، هرچه زودتر باید پدر شود؟ آیا با این استدلال، آدمیزاد را در سطح گاو و گوسفند پایین نیاورده اید؟
شما که اهل علم و پژوهش و دنیادیده هستید استاد، آیا می دانید پژوهشها در دنیا نشان داده حدود ۷۰درصد زوجهایی که سطح رضایتمندی زناشویی بالایی دارند، بعد از فرزندآوری دیگر از زندگی زناشویی خود راضی نیستند؟ آیا پژوهشها در ایران نشان داده میزان بهزیستی افراد در خانوادههایی که حاصل ازدواجها و فرزندآوریهای زودهنگامی است که شما طرفدارش هستید، چگونه است؟
استاد جان، آیا از نگاه شما مادر شدن مترادف بچه زاییدن است؟ بعدش این بچه را چه کسی بزرگ می کند؟ مگر برای پرورش ماهی آدمها آموزش نمی بینند و شایستگی اش را پیدا نمی کنند؟ یک دختر نوجوان از نگاه شما چقدر برای پذیرش مسئولیت فرزندپروری آموزش دیده؟ اصلا این نظام که سیاست کلانش، تبلیغ فرزندآوری است و شما هم آن را دنبال میکنید، در مقوله ی آموزش سلامت باروری و فرزندپروری در مدارس چه کرده؟ منطقی تر نیست اول چاه را بکنیم و بعد منار را بدزدیم؟ به این فکر میکنید که این فرزندانی که در خانوادههایی پر آسیب بزرگ میشوند، از نظر سلامت روان در چه وضعیتی هستند و قرار است در آینده چه گلی به سر من و شما و این مملکت بزنند؟
دکتر اکبری بزرگوار، من از این توصیههای شما و بزرگترهای شما چندان نگران نیستم. آن کس که هشیار است، برای صدا و سیما و آن برنامه کذاییاش تره خرد نمیکند. آنها که به حرف شما گوش میکنند هم، وضعیتی دارند که شما ساز نزنید، خودشان رقصندگان خوبیاند. تاسف عمیق من آنجاست که مردی چون شما، با این دانش و با این همه تجربه در مدیریت نظام سلامت، تا این حد به مقوله ی سلامت روان بیاعتناست و نسبت به پارادیم آن، بیگانه. آن وقت فکر می کنم دیگر مسئولان این مملکت چگونهاند؟ آن وقت فکر میکنم شما و همکارانتان در مدیریت این سرزمین آفتزده، دارید ما را بهسوی یک بیمارستان روانی پرازدحام هدایت میکنید. این کابوس من است استاد.
شاگرد کوچک شما
دکتر محمدرضا رجبی شکیب
۶ دی ۹۹
سپاس از همراهی شما! مشتاق هستیم نظر شما را درباره این مطلب بدانیم. اگر عضو سایت نیستید اینجا ثبت نام کنید.
*پس از عضویت برای ارسال دیدگاه از منوی ورود به سایت وارد شوید.